پَـــــــــــــرواز

پَـــــــــــــرواز می کنم تا بی نهایت....

کامروز تورا هزار فرداست:|

       در زندگی ام گاهی وقت ها چنان مستاصل می شوم که نمی دانم چه را از کجا باید شروع کنم و چگونه! نصفه های قبلی را رها کنم و یک پلن جدید بریزم یا مقاومت کنم و همان نصفه هارا به گونه ای به سرانجام برسانم ودر نهایت از شدت استرس بی حس می میشوم و هیچ کاری نمی کنم...

       متاسفانه بعد از امتحانات دی ، کل بهمن را دچار یک خستگی و رخوت رقت انگیزِ بی دلیلی بودم واز پس انجام کارهای روزمره در حد مدرسه و درس خواندن برای گذراندن کلاس ها، بیشتر بر نیامدم. حتی یادم است اواخر امتحانات قصد داشتم که بسی تمرین ورزشی داشته باشم و نشستم وبرایشان برنامه ریزی کردم و...اما به دلیل همان رخوت و سستی ایجاد شده در من به علت استراحت پسا امتحانی،هیچ کاری نکردم فقط خوردم و خوابیدم و به درگیری باخودم پرداختم:|!!!

     تنها تغییری که در زندگی ام ایجاد شد این بود که موفق شدم کیک بپزم، آن هم بدون پودر کیک آماده:/ و متوجه شدم که من یک استعداد نهفته ی درونی شف بودن داشتم که به علت ترس از گند زدن ، هیچ وقت نمود پیدا نکرده بوده...

        این روزها سعی کردم بیشتر با مادر وقت بگذرانم و سعی کردم ابراز احساسات بکنم و رابطه ی مان را از حالت نرمال و جاست فرند بیرون بیاورم ! به او گفتم هنوزهم اتوماتیک وار هرموقع که از خواب بیدار می شوم همچون طفل خردسال به دنبال صدایش می گردم ، به اوگفتم که می ترسم برایش دختر بدی بوده باشم ، به او گفتم وقتی که با من می نشینی عصرانه کیک و چای می خوری از من توقع نداشته باش که هر روز مجبورت نکنم که بامن وقت بگذرانی...به او گفتم من بی جنبه ام و زودی بد عادت می شوم و آن وقت هی دوست دارم بیایم باتو حرف بزنم و توهم که وقتش را نداری و گناه داری و...

        بالاخره از آن کنج عزلتی که اختیار کرده بودم دست کشیدم و برگشتم به آغوش گرم خانواده وناهار و شام را با آنها گذراندم ، به نظرم برای ریکاوری لازم بود... نه اینکه فکر کنید افسرده هستم نه فقط به خاطر وضع فعلی خانه و شرایط خودم مدتی است که تمام وقت در اتاق به سر می برم.... این روزها خیلی به خانه ی مان رفت و آمد میشود -_- و بنده نیز دارای تمرکز بس حساسی هستم وبه ناچار باید خودم را حبس کنم در اتاق که سر و صدا کم باشد و بشود به زور اندک درسی خواند:(

.

‌.

.

 پ.ن: کاش می تونستم از شر این کلاس های مجازی الکی و وقت تلف کنی خلاص بشم و خودم درس بخونم...
پ.ن : یادش بخیر قبلا آخر حرفام همش می گفتم باشد که رستگار شویم و من الله توفیق:/ یاد باد آن روزگاران یاد باد-_-

و درنهایت:

کی وعده وفا کنی تو امروز؟

کامروز تورا هزار فرداست

#اوحدی
 

۳۰ ۱۷
yalda shirazi
۲۵ بهمن ۱۴:۴۲

خستگی و رخوت رو خیلی درک میکنم. متاسفانه...

وای کیک پختن خیلی خیلی خوبه! بهت کیک پرتقال رو پیشنهاد میدم. الان فصلش هست و خیلی خوشمزه میشه ‌

 

 

و پـَـــرواز :

خستگی و رخوت پیر و کورم کرده ها...تازه بعد که میخوام بشینم برنامه ریزی کنم انقدر از شدت پیچیدگی بهم فشار میاد بازم مجبورم استراحت کنم :دی
یادم باشه حتما رسپیشو ازت بگیرم آخه خودم بلد نیستم که:(
اینی هم که تازه یاد گرفتم کیک شیر داغه
ولی خیلی دوست دارم پرتقالو امتحان کنم حتما حتما حتما^_^
آقای آبی
۲۵ بهمن ۱۵:۱۱

پارگراف اول خیلی منه... 

و پـَـــرواز :

کاش زودتر اوضاعمون عوض شه:(
یاسی ترین
۲۵ بهمن ۱۵:۲۷

این چیزا پیش میاد طبیعیه.

بعدم آدم احتیاج به تنهایی و انزوا هم داره چیز عجیبی نیست.

کرونا کلا همه چیزو تغییر داده :/ مجبوریم صبورتر باشیم.

و پـَـــرواز :

آره واقعا:(
من تاحدامکان سعی می کنم باشرایط سازگار باشم ولی بعضی وقت ها خیلی همه چیز پیچیده ک درهم و برهم میشه:(
دچارِ فیش‌نگار
۲۵ بهمن ۱۵:۳۰

کلاس‌های مجازی کم کیفیت..

و پـَـــرواز :

دست و پاگیر...وقت تلف کن...مانع پیشرفت...
N ـــــــ
۲۵ بهمن ۱۵:۴۶

امان از برنامه های نیمه کاره !

حاضرم هزار بار از اول شروع کنم اما چیزی رو تصحیح نکنم...

و پـَـــرواز :

خیلی سخته اصلا مغز آدم نمیتونه جمع و جور شه
ممنون که نظر دادی^_^
لیمو جیم
۲۵ بهمن ۱۷:۰۱

ملاسهای دانشگاه پرواز؟ *_* وقتی انار بودی کنکوری بودی درسته؟

و پـَـــرواز :

آه لیمو جانم چگونه بگویمت:(
کاش کلاس های دانشگاه بود اون جوری که غمی نداشت آدم...
نه وقتی انار بودم خیلی از این حرفا کوچیک تر بودم...
تازه میخوام کنکوری شم؛)
دچارِ فیش‌نگار
۲۵ بهمن ۱۷:۲۲

هوم

و پـَـــرواز :

:(
ماهور :)
۲۵ بهمن ۱۷:۵۳

کلاس های مجازی خیلی خسته کننده‌ست، دلم برای مدرسه تنگ شده (:

 

و پـَـــرواز :

اگه میذاشتن خودمون درس بخونیم انقدر خوب بود که نگو کلی میوفتادیم جلو ولی حیف که نمیذارن:(
bahar ....
۲۵ بهمن ۱۸:۴۹

با اومدن این ویروس همه چیز تغییر کرد :/

کلاس مجازی دیگه چیه :/

به امید ریشه کن شدنش :))

و پـَـــرواز :

واقعا...
افتادیم تو برهه زمانی که اصلا فکرشو نمی کردیم:/

ایشالا ایشالا^_^
. Nαʂƚαɾαɳ .
۲۵ بهمن ۱۹:۳۵

ینی نشد من یبار برنامه بچینم و عین بچه آدم بشینم عمل کنم بهش:|

 

کلاسای مجازیم که دیگه واقعا شورشو دارن درمیارن-____-

 

راستی چندمی؟

و پـَـــرواز :

منم منم-_-هربار وسطاش کلا کنسل میشه:(
کاش ولمون میکردن خودمون بخونیم آره واقعا-_-
یازدهمم
لیمو جیم
۲۵ بهمن ۱۹:۳۸

عزیزم *_* ولی خداروشکر ک دانشگاه نیست چون مسلما دوست نداشتی مثل من بهترین دورانی ک میشه داشته باشی رو توی خونه و پشت سیستم بگذرونی مدرسه رو قبلا زیاد رفتی 

اینم میگذره و میترکونی و بعدشم حضوری میری دانشگاه :)

 

 

و پـَـــرواز :

مرسی لیموی مهربونم^_^
درکت می کنم خیلی سخته که یه عالمه صبر کنی تا دانشجو شی بعد مجبور باشی مجازی بگذرونیش:(
قربونت بشم من مرسی ایشالا که توعم هرچه زود تر بتونی برگردی به دامانِ زیبای دانشگاه^_^
جهانِ هیچ
۲۵ بهمن ۱۹:۵۲

هممون به نوعی دچار این رخوت هستیم، من دیگه خسته شدم ازش ...

و پـَـــرواز :

کاش زود تر خوب شیم:(
. Nαʂƚαɾαɳ .
۲۵ بهمن ۲۰:۵۰

آره واقعا کاش ولمون کنن-_-

 

عهه همسنیم که😁

و پـَـــرواز :

کاش-_-
عه نسترن واقعا*_*
من فکر می کردم تو دوازدهمی...خیلی خوشحال شدم❤😍
. Nαʂƚαɾαɳ .
۲۵ بهمن ۲۲:۳۹

منم فک میکردم بزرگتریD:

🤗❤

و پـَـــرواز :

چه جالب دوتامون این فکرو می کردیم^_^
❤💫
جیران کمندی
۲۶ بهمن ۰۸:۲۰

من همیشه دلم میخواد یه پلن جدید طرح کنم ولی بدم میاد ازینکه نوشا باشم.

نوشارو میشناسی؟ کلاس اول یه درس تو بخوانیم بنویسیم داشتم کوشا و نوشا.

بخاطر همین شکنجه طور و سینه خیزخودم را هرطوری هست به انتهای یکی از نصفه نیمه ها میرسونم که بتونم یه جدید جاگزینش کنم.

ورزش کردن خیلی سخته :(

من هربار براش برنامه ریزی میکنم و خودمو مجبور میکنم انجامش بدم به امید اینکه عادت میکنم و روتینم میشه. نمیشهههههههه

من فهمیدم اصلا ازونا نیستم که خودم درس بخونم حتما باید قبلش سرکلاسباشم حتی اگه هیچی نفهمم. روی درک و فهمم خیلی تاثیر میذاره.

و پـَـــرواز :

وای آره کوشا و نوشا رو یادمه ولی فقط اسماشونو چه قشنگ یادت مونده از دبستان^_^
خوش به حالت که هرجور شده یکیشو تموم می کنی حداقل من هرچقدر رو خودم کار می کنم که پشتکار داشته باشم هرجور شد ول نکنم برنامه رو بازم مغزم وسطاش گیر میکنه:(
واقعا روتین ورزشی کار هرکسی نیست منم هی یه هفته هر روز تمرین میکنم بعد یه روز که بینش فاصله میوفته تنبل میشم دوباره:(
منم از اوناییم که بیشتر مطلبو سرکلاس یاد میگرفتم ولی باورت نمیشه دبیرای ما انقدر وقت تلف کنن که نگو:(((

بانوچـه ⠀
۲۶ بهمن ۱۱:۲۶

این خلوت کردن هر از چند گاهی نیازه برای هر آدمی

و پـَـــرواز :

واقعا نیازه آدم ریکاوری شه ببینه چی میخواد از زندگیش...
ممنون که اومدین^_^
dreamer :)
۲۶ بهمن ۱۴:۵۳

ادم بعضی وقت ها به این تنبلی نیاز داره، از ی جایی ب بعد باید جلوش رو بگیری، باید ادم بدونه ان نقطه کجاست

و پـَـــرواز :

دقیقا بعضی وقتا این تنبلیه باعث یه جرقه میشه
الان من اون جرقه هه رو زدم فقط خداکنه ادامه دار باشه:(
جیران کمندی
۲۶ بهمن ۱۴:۵۳

باز یه هفته طبیعیه من چندماهم ورزش کنم دو روز ول کنم دیگه ول کنم میگیره:(

و پـَـــرواز :

چقدر تفاهم یعنی به نظرت کی میشه بدنمون عادت کنه به ورزش :(
بعضیارو دیدی چه قشنگ هرروز ورزش میکنن ورزش نکنن میگن بدن درد میگیریمو اینا:(یعنی کی از اونا میشیم:(
جیران کمندی
۲۷ بهمن ۱۰:۲۱

آره دیدم الانم یه دختره تو لاین روبروییمون عضو نمیدونمم چی چی بین المللی والیباله و بوکس و دونده و فیتنس ووووووووووو

شاید اگه یه باشگاه تو خونم باشه با یه آدم پایه ورزش کنم:)

و پـَـــرواز :

منم همیشه میگم بعضیا چجوری میتونن چندتارشته ورزشیو باهم هندل کنن0_0
امیدوارم یه روزی هم باشگاهو بیاریم تو خونه هم پایه داشته باشیم که دیگه با پشتکار همش ورزش کنیم:(
جیران کمندی
۲۷ بهمن ۱۰:۵۱

اوهوم

و پـَـــرواز :

:(❤
AliReza ‌‌
۲۷ بهمن ۱۱:۱۶

ینی این ورزش رو باید از همون لحظه ای که به ذهنت میرسه شروع کنی🤦‍♂️

یک ساعت به تاخیر بندازی دیگه هرگز انجام نمیشه..

وای بحال اینکه بندازیم بعد امتحانات یا مثل من بعد کنکور🤦‍♂️🤦‍♂️

و پـَـــرواز :

واقعا من نمیدونم تو این ورزش چی هست که هم عذاب وجدان انجام ندادنش باهامونه هم اینکه یه خاصیتی داره آدم نمیتونه توش پشتکار داشته باشه-_-
به نظرتون مشکل از ماعه یا از ورزش؟:(
AliReza ‌‌
۲۷ بهمن ۱۲:۱۵

شما رو جمع نمی بندم صرفا در مورد خودم مشکل رو در گشادی می بینم :|

😂😑

و پـَـــرواز :

مرسی از اینکه نظرخودتون رو صادقانه با ما درمیون گذاشتین😭😂

AliReza ‌‌
۲۷ بهمن ۱۳:۰۵

خواهش میکنم😂✋

و پـَـــرواز :

😂😭
اول شخص
۲۸ بهمن ۱۳:۳۸

با سلام

ممنون میشم به وبلاگ من هم سر بزنید و ممنون تر اگه دنبال کنید.

و پـَـــرواز :

سلام چشم حتما:)
هاش سه پی اُ چهار
۲۸ بهمن ۱۶:۱۹

خب خب خب

همه چی اولش سخته

 

مثلا به خودت بگو:

من فقط ۵ دقیقه ورزش میکنم، فقط ۵ دقیقه این مبحث رو میخونم

شروع که میکنی حل میشه.

از تکنیک های دوری از تعلل است، امتحان کن

و پـَـــرواز :

واقعا همه چی اولش خیلی سخته مخصوصا فعالیت بدنی برای آدم تنبلD:
چه ایده خوبییییی حس میکنم اینجوری مغزم راحت تر همه چی رو قبول میکنه
مرسی از راهنمایی خوبتون^___^
ممنونم
هیرا ....
۲۸ بهمن ۲۳:۴۲

از ادبیاتت خوشم اومد:)

موفق باشی

و پـَـــرواز :

هیرااا^_^
وای تو اولین نفری که اینو میگی اینجا❤
ممنون از اینکه اومدییی قربونت بشم.
هاش سه پی اُ چهار
۲۸ بهمن ۲۳:۵۸

الهی:)

 

دور از جون

من واقعیت رو گفتم :)

و پـَـــرواز :

واقعیتو خیلی خوب گفتین آخه^_^
ایده ی خیلی خوبی بود حتما سعی میکنم ازش استفاده کنم...
هاش سه پی اُ چهار
۲۹ بهمن ۰۰:۱۳

خداروشکر

لطف داری :)

و پـَـــرواز :

خواهش میکنم سلامت باشین^_^
|•° ن.م °•|
۳۰ بهمن ۱۸:۰۰

کیک بدون پودر  آفرین!!! تو به مرتبه ای بالا از کیک پزی رسیدی

و پـَـــرواز :

واقعا خودم هم متعجب موندم D:
اخه همیشه ته خلاقیتم پودر کیک آماده بود:(
مرسییی ^_^
زری ...
۰۱ اسفند ۰۰:۵۹

کلاس چندمین ؟ :)

شاید هم دانشگاه ؟؟؟

و پـَـــرواز :

یازدهمم^_^
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
پَـــــــــــــــــــــــرواز
در حصار
فروبسته‌ی حیات
آزاد
یا
اسیر
همین است
زندگی!
پـَـــرواز نوشت ها^_^
^_^ : عرفـــ ـــان ^_^ بیان جان